جدول جو
جدول جو

معنی قرائت خانه - جستجوی لغت در جدول جو

قرائت خانه
اتاقی در کتابخانه های عمومی که مردم در آنجا کتاب یا روزنامه می خوانند
فرهنگ فارسی عمید
قرائت خانه(قِ ءَ نَ / نِ)
جائی که برای قرائت و مطالعه آماده شده است. اطاقی است در کتابخانه های عمومی برای مطالعه کنندگان
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قراول خانه
تصویر قراول خانه
پاسدارخانه، پاسگاه، محلی که عدهای قراول در آنجا به سر برند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راست خانه
تصویر راست خانه
کسی که بنیان زندگانیش بر راستی و درستی باشد، آنکه با همه کس از روی راستی و درستی رفتار می کند، راست و درست
فرهنگ فارسی عمید
(فَ غَ نَ / نِ)
خلوت خانه. (آنندراج) (ناظم الاطباء) :
کنیز هوشمند از جای برخاست
فراغت خانه دیگر بیاراست.
بیانی (از آنندراج).
رجوع به فراغت شود
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
که خانه راست دارد. که بر جهت واحدی است. که یکرویه است. آدم راست و امین را گویند و در اصطلاح کسی را گویند که با همه کسی از قرار راستی و درستی معاش کند. (آنندراج) (انجمن آرا). کسی که با همه کس از روی راستی و درستی ودیانت و امانت معاش کند. (ناظم الاطباء) (برهان). به معنی کسی که راست و درست باشد. (غیاث) :
با من ای خاصگان درگه من
راست خانه شوید چون ره من.
نظامی.
چو راست خانه کسی ام که روزگار مرا
همی طرازد بر خط استوا پرده.
کمال الدین اسماعیل (ازآنندراج).
، کنایه از چیز راست و درست باشد. (از آنندراج) ، مستقیم. درست:
کجیها شد ز شرعت راست خانه
کمانها نیز آمد بر نشانه.
ناظم هروی (از آنندراج).
، راست رو: مهرۀ شطرنج هرگاه راست برود راست خانه است و شاه شطرنج همیشه راست حرکت میکند. (هفت پیکر چ وحید ص 100)
لغت نامه دهخدا
اطاقی که در کتابخانه های عمومی که مردم در آنجا کتاب یا روزنامه می خوانند
فرهنگ لغت هوشیار
آسایشکده جایی که در آن باسایش پردازند، جایی که در آن بعیش و عشرت پردازند فراغت کده
فرهنگ لغت هوشیار
شخصی که با همه کس از قرار راستی و درستی و امانت و دیانت رفتار کند، هر چیز راست و درست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراغت خانه
تصویر فراغت خانه
((~. نِ))
جایی که در آن به عیش و عشرت پردازند، جایی که در آن به آسایش پردازند
فرهنگ فارسی معین
مکانی بلند قریب یک فرسنگ بیرون شهر که شب و روز سربازان در آن مراقب بودند و چون سپاه دشمن را از دور می دیدند برای اطلاع مردم شهر آتش روشن می کردند یا به وسیله ای آنان را آگاه می ساختند، اطاقی که قراولان یک واحد ن
فرهنگ فارسی معین
((نِ یا نَ))
شخصی که با همه کس از قرار راستی و درستی و امانت و دیانت رفتار کند، هر چیز راست و درست
فرهنگ فارسی معین